آرتین خان خان ایران

آرتین خان در تاریخ ۸۹/۴/۸ در صبح قشنگ یک روز تابستانی پا به دنیا و دنیای قلب ما گذاشت

آرتین خان خان ایران

آرتین خان در تاریخ ۸۹/۴/۸ در صبح قشنگ یک روز تابستانی پا به دنیا و دنیای قلب ما گذاشت

سیزده به در نوروز و سیزدهمین دندان/ میلاد هانا جون

دقیقا سیزدهمین روز از سال 91 سیزدهمین دندان آرتین خان نیز جوونه زد

(عکسش به زودی)


به علت سرماخوردگی من و آرتین خان مراسم سیزده به در برگزار نشد

اما روز چهارم عید دسته جمعی (با اقوام پدری آرتین خان) رفتیم بیک نیک و حسابی خوش گذشت (اینم نمایی از بازی تیمی)


http://artin1389.persiangig.com/artinkhaan1091.jpg


اینم عکس هانا جونه که ۱.۵ ماهشه و میشه دختر پسردایی بابا بهمن

۹۰/۱۱/۱۹


http://artin1389.persiangig.com/hana.jpg

واکسن ۱۸ ماهگی/ ۳ دندان دیگر

هشتم دی نود واکسن ۱۸ ماهگی آرتین خان رو زدیم

مینویسم که یادم نره:

ساعت ۱۰ صبح واکسنت رو زدیم دکترت گفت نیازی به کمبرس گرم نیست و فقط اگه ورم و یا قرمز شد کمبرس سرد کنم که خداروشکر چنین اتفاقی نیافتاد و کلا کمبرس نکردیم. وقتی اومدیم خونه ۳ ساعتی بازی کردی و عین خیالت نبود اما همین که خوابیدی و بیدار شدی هم یه کمی تب خفیف کردی و هم بای نازنینت رو نمیتونستی تکون بدی استامینوفن بهت دادم و سعی کردم با بازی تاتی تاتی هم سرت رو گرم کنم و هم به راه رفتن تشویق. یک ربع بعدش عین فرفره تو خونه میچرخیدی. اما نصف شب تبت بیشتر شد و باشویه ات کردم و همین آب بازی باعث شد خواب از سرت ببره و نشستیم به بازی کردن و منم وقت رو غنیمت دونستم و غذا برات داذغ کردم و خوردی و بعدش هم میوه و خلاصه تا ساعت ۵ بیدار بودیم . فردا صبحش هم کمی بات اذیتت میکرد اما بوست کلفتی میکردی و دنبال بازی بودی

دوستت دارم عزیزم با این حساب تا این موقع دربرابر مریضی هایی چون فلج اطفال دیفتری کزاز سیاه سرفه و سرخک و سرخجه و اوریون مقاوم شدی عسلی مامان میبوسمت خداروشکر واکسن بعدی رفت تا 6 سالگی. این عکس هم نمایی از آرتین خان بعد از واکسن


http://artin1389.persiangig.com/vaksan18mahartin.jpg



------


در طی یک ماه گذشته سه عدد دندان سفید و زیبا جوونه زدن

قول میدم اگه تونستم حلق آرتین خان رو باز نگه دارم عکس این دندونارو بذارم

۳۷۲ روزگی /دندانهای ۶ و ۷ و ۸

با کم شدن زحمت مریضی آرتین خان

دندان های ۶ و ۷ و ۸ دلبندمون جوونه زد


http://artin1389.persiangig.com/dandan6o7o8artinkhaan.jpg


اگه دوست داشتین سیر رشد دندانهای آرتین خان رو ببینید کلیک کنید


بابابهمن به یاد دوران کودکی خودش یه اسب از اون قرمز قدیمی ها دور از چشم من

واسه آرتین خان خرید

البته آرتین نمیتونه خوب پاشو رو زمین بذاره و بره جلو به همین خاطر ترجیح میده پیاده بشه و باهاش بازی کنه

(اینم عکسش)


http://artin1389.persiangig.com/artinkhaan1salo1haftegi.jpg

دندان ۴ و ۵/ مروری بر دندانها

با تموم شدن ۱۰ ماه و ۲۰ روزگی آرتین خان چهارمین دندونشون به دنیا اومد

و جالب تر اینکه با تموم شدن ۱۰ ماه و ۲۲ روزگی بنجمین دندان هم جوونه زد


http://artin1389.persiangig.com/artindandane5.jpg







راستی تا حالا تو گوگل artinkhaan رو سرچ کردین؟؟؟

سرچ کن ببین چی میبینی!!


اولین خسارت/ سومین دندون


آرتین خان ما اولین خرابکاری سال 90 رو با ضرری بالغ بر 130 تومان روی دست ما گذاشت
بلللله. ایشون ال سی دی لپ تاپ بنده رو با خونسردی هر چه تمام تر دور از چشم ما شکونده بود.
و ... از اونجایی که لپ تاپ بنده جزو پیشکوستان عرصه تکنولوجی به حساب می اومد 2 هفته ای طول کشید تا قطعه اش پیدا بشه و دل ما رو از تنگی نجات بده

وای که اگه این کامپیوتر و مهم تر از اون اینترنت از زندگی حذف بشه آدم دق میکنه!!!
(جا داره اینجا از دوست جون ناناجون که کلی تو دردسر افتادن تشکر کنیم)
اول از همه:
 آرتین عسل سومین دندونش رو که میشه دندون بالایی درآورد (مبارک باشه گل پسرم) هورا هورا


دوم از همه واااای از دست این هوا که حال و هوای پارسال رو که آرتین مامان تو شکمم بود رو تداعی میکنه و یه جور دلشوره و استرس بهم وارد میشه


سوم کارهای جدید آرتین خان
در 9 ماه و 10 روزگی


این روزها سوپ و فرنیش رو سفت تر درست میکنه و سیب رنده میکنم میدم و پوره سیب زمینی رو که اصلا نمیخورد با کلی تلاش به خوردش میدم و سرلاک گندم و خرما هم براش گرفتم که کم و بیش میخوره. از اونجایی که دکترش ایران نیست همچنان قطره ویتان بهش میدم امیدوارم میزان آهنش کم نباشه.

هر جا بنده میرم به پاچه های شلوار بنده آویزون میشه میگه ما..ما..

یه شب مامان نسرین دست دستی رو به آرتین یاد داد و از اون شب آرتین راه به راه دستای کوچولوش رو به هم میزنه. حتی چند روز پیش صبح ساعت 7 از خواب پریده و تلوتلوخوران نشسته و چشاشو بسته و دست دستی میکنه

عشقش به حمام کردن بیشتر شده و تا صدای آب رو میشنوه انقدر جیغ میزنه و بی قراری میکنه که مجبور میشیم به یه آب تنی تن بدیم

عاشق گشت و گذار شده و دیروز غروب انقدر نق زد تا بنده رو مجبور کرد شال و کلاه کنیم و با کالسه بریم خونه نسرین جون. جالبه که آرتین خان لم داده بود تو کالسه و عین این پیرمردها آسمونو نگاه میکرد و زیر لب آوازی بود که زمزمه میشد!

همه جارو میگیره و بلند میشه می ایسته و با کلی احتیاط سعی میکنه دوباره به جای اولش برگرده و بشینه. (احتیاطش منو کشته)

فقط و فقط زمانی که میشونمش تو صندلی غذاخوری و میذارمش جلوی تی وی وقت میکنم به کارهام برسم وگرنه همش باید دراختیارش باشم و باهاش بازی کنم

ماشالا باهوش تر و کنجکاوتر شده و همه چی رو از جلوی دستش جمع کردم. ولی کنار گذاشتن بعضی وسایل به خاطر ضروری بودنشون امکان پذیر نیست.

جوونه زدن دومین دندون

آرتین خان در هفت ماه و یک هفتگیش دومین دندونش رو هم درآورد


 


اینم کیک دومین دندون که فقط عکس آرتین خان و باباش رو گذاشتم

اولین دندون رو بابانوئل آورد

جوونه زدن اولین دندون

http://artin1389.persiangig.com/weblog/artin%20emotion%20%2837%29.gifهمزمان با بایان شش ماهگی و آغاز سال ۲۰۱۱ میلادیhttp://artin1389.persiangig.com/weblog/artin%20emotion%20%2837%29.gif


http://artin1389.persiangig.com/avalindandanartin.jpg


اینم عکس‌های جشن آش دندونی




http://artin1389.persiangig.com/dandoon1.jpg


خاله مریم و عرفان جون ۲ سری لباس خیلی شیک و یه شورت مردونه!! براش آوردن (خیلی قشنگ بودن مخصوصا اون شورته که کشته و مردش شدم!)

خاله سیما یه صندلی برای آرتین خان

مامان نسرین یه تفنگ خیلی باحال که کل باطریش رو خودم خالی کردم از بس روشنش کردم!!

خاله سمانه ۱۰ تا ماشین کوچولو کوچولو که حرفه‌ای میچرخن دور خودشون

خاله بهجت ۲۰ تومان مانی

مادربزرگ (عزیز)۵۰ تومان مانی


دست همگیتون درد نکنه ...